پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): این توجیه غیر منطقی، قبل از آن که سخن برخی باشد، یک “سیاست و روش تبلیغاتی” میباشد و حتی ممکن است اشخاص یا جریانهایی که در یک برهه بر سر کار هستند و به دلیل ضعف مدیریت، شاهد کاهش محبوبیت خود در اذهان عمومی میباشند نیز به این جوّ دامن بزنند.
یا من، یا هیچ کس!
مواضع مدعیان (به حق، یا ناحق) قدرت برای مدیریت کشور، در تمامی ممالک، دو وجه دارند:
الف – آنان که ایمان، اعتقاد و غیرتی (دینی یا ملی) دارند و رشد و ارتقای کشور و ملتشان را میخواهند؛ بنابراین مترصند که نه تنها افراد صالح، بلکه “اصلح = بهترین میان خوبها” به میدان آمده و عهدهدار مسئولیتها گردند؛ حال چه این افراد خودشان باشند و یا دیگران.
ب – آنان که نه تنها از ایمان، اعتقاد و تقوای لازم برخوردار نیستند، بلکه غیرت دینی یا ملی را نیز ندارند و یا دست کم آن را در درجهی دوم اهمیت، پس از منافع شخصی، گروهی، حزبی یا جریانی قرار میدهند، و بالتبع مبتنی بر سیاست جاهلانه و متکبرانهی «یا من، یا هیچ کس»، عمل میکنند.
من بهتر و بهترینم!
شاید برخی گمان کنند که اگر کسی بگوید: «من بهتر، یا میان گزینهها و امکانات موجود بهترینم»؛ ادعای ناروا و متکبرانهای نموده است! اما اصلاً چنین نیست، بلکه در یک جامعهی الهی، هر کسی که در خود توانی میبیند، باید به میدان بیاید و صادقانه و خالصانه، آمادگی خود جهت پذیرش مسئولیت را اعلام دارد. این تکلیفی عقلی و شرعی برای همگان، در تمامی اقشار و سطوح میباشد.
در قرآن کریم میخوانیم که حضرت یوسف علیه السلام، به عزیز مصر گفت: این مسئولیت را بر عهدهی من بگذار که هم سرمایهها و منافع کشور و مردم را حفظ میکنم، هم به چگونگی چنین مدیریت بحرانی، “علم” دارم:
« قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ » (یوسف علیه السلام، 55)
ترجمه: (یوسف) گفت: «مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!»
بنابراین، هیچ اشکالی ندارد که نامزدهای انتخاباتی به میدان بیایند و به نفع خود شعار دهند و طرفداران نیز تبلیغ کنند که مسئولیت را به او واگذار کنید که «حفیظ و علیم» است.
اما، با گذشت مدتی کم یا زیاد از نشستن بر اریکهی قدرت و در دست داشتن “کلید”های خزائن کشور، معلوم میشود که او چقدر حفیظ، چقدر امین و چقدر علیم است و چگونه برای مدیریت کشور “تدبیر” میکند! کشور را در شرایط آرام و یا بحرانی، به سوی رشد میبرد و یا در هر شرایطی به سمت انحطاط، ورشکستگی و وابستگی میکشاند؟! بین مردم محبت، علاقه، دلسوزی و همبستگی و وحدت را مستحکمتر میکند، یا با شعارهایش مرتب دو دستگی و چند دستگی ایجاد میکند و ملت خود را تجزیه کرده و مقابل یک دیگر قرار میدهد؟!
- – گروه دوم، یعنی همان “قائلین به من یا هیچ کس”، به رغم تبلیغات گسترده برای خودشان و ضد تبلیغ گستردهتر برای هر رقیب واقعی یا احتمالی، گاه چنان با موج نارضایتی مردم از عملکردهای نادرستشان مواجه میگردند که دیگر هیچ جای توجیهی برای آنان باقی نمیماند، چه رسد به تبلیغ یا ضد تبلیغ!
خب، در اینجا چه کنند؟! به خوبی میدانند که دیگر مردم در انتخابات جدید، نه تنها به ایشان و همسویانشان رأی نخواهند داد، بلکه مستقیم به سوی جناح مقابل یا رقیب خواهند رفت؛ به ویژه اگر بدانند در انتخابات گذشته نیز محبوبیت رقیب، اگر بیشتر نبوده، کمتر هم نبوده است!
در اینجا یک سیاست و روش باقی میماند، و آن این است که بگویند: «همه مثل هم هستند»!
اهداف و آثار گمان همه مثل هم هستند:
از شایع نمودن این گمان غلط که “همه مثل هم هستند، هر که سر کار بیاید برای خودش کار میکند، کشور درست نمیشود، اینها هیچ کدام به فکر مردم نیستند و …”، چه اهدافی تعقیب میشود و چه پیامدها و آثاری توقع میرود؟
1- اولین هدف، همان ضد تبلیغ علیه رقیب است، القا میکنند که اگر ثابت شده که من نه تنها موفق نبودم، بلکه برای خودم (حزب و گروهم) کار میکردم، این را بدانید که رقیب من، اگر بدتر از من نباشد، دست کم مثل من است!
2- هدف دوم، تلاش برای کاهش مشارکت مردمی در انتخابات میباشد؛ میخواهند القا کنند که اگر ما نباشیم، مردم جایگزین بهتری ندارند، مشارکت نخواهند کرد و بالتبع اصل ساختار مدیریت کشور، به چالش کشیده شده و با مشکلات بیشتری مواجه میگردد؛ پس بهتر است که به ما بها بدهید. بین بد و بدتر، بد را اتخاذ نمایید!
این همان سیاست و روش «یا من، یا هیچ کس» است، که از سوی مصدر نشینان فعلی و طرفدارانشان (در بیشتر ممالک جمهوری که انتخاب بر اساس آرای مردم است) اِعمال میگردد.
3- هدف سوم این است که میدانند مردم از وضعیت فعلی و مدیریت آنها راضی نیستند و البته خسته نیز شدهاند (و حتی گاه عمداً میکوشند که مردم را خستهتر و دلسردتر نمایند)! بنابراین ممکن است به اذهان عمومی القا کنند که بگویند: «حال که همه مثل هم هستند، پس بهتر است همینها مجدداً سر کار بیایند، حوصلهی تجربهی جدید نداریم و البته چیزی هم فرق نخواهد کرد».
- – متأسفانه جوّ انتخاباتی در مملکت ما زودرس شده است و به جای دو ماه قبل از پایان دورهی جاری، دو سال قبل آغاز میشود! و چون تبلیغات زودرس غیر قانونی میباشد، تنها حربه، همان جوّسازی میباشد. لذا از دو سال قبل، انواع جوّسازیهای شروع میشود و هر سال و ماه که میگذرد، به شدت و گسترهی آن افزوده میگردد.
از اینرو، ضمن تبلیغها و ضدتبلیغها، جریانسازیها، موجآفرینیها و شایعات نیز گسترش یافته و فرافکنی میشود!
در هر دوره، شعارهایی چون: “همه ناتوانند و یال حتی همه دزدند و …” را زیاد میشنوید که دو سویه میزنند! از یک سو مردم را نسبت به خود و همگان و بالتبع نظام سیاسی و مدیریت کشور خود بدبین میکنند (تا دشمن منتفع گردد)، و از سویی دیگر، این ذهنیت را ترویج میدهند که «چون همه در ناتوانی و دزدی مثل هم هستند، پس بهتر است همین دزدان فعلی که شکمشان سیر شده و در نهایت طمع آنها سیر نشده، سر کار بیایند! چرا که اگر دیگری بیاید، میخواهد از اول شروع کند»!
- – هیچ تردیدی نیست که هر چند گاهی مردم نمایندگان مجلس، رییس جمهور یا مدیرانی انتخاب میکنند که بسیار ضعیف هستند، اما نمیشود مدعی شد که تمامی آنها دزد، خائن، وطنفروش، ضد انقلاب، گروهگرا، تجملگرا، منفعت شخصیگرا و … میباشند. این خودزنی، تهمت و افترای بزرگی است که در دنیا و آخرت، پاسخگویی و عواقب دارد.
این تصور غلط، القای دشمنان داخلی و خارجی میباشد که هدفشان ناامید کردن مردم، از حضور گسترده، فعال و به موقع در صحنه و تصمیمگیری برای مدیریت کشورشان میباشد.
- – هیچ تردیدی نیست که هیچ گاه همه مثل هم نیستند. آیا از نظر آنان که چنین القا میکنند، «روحانی نیز مثل احمدینژاد است، یا فقط اگر نوبت به اصلاحطلبان برسد، مثل بقیه نیستند»؟! اگر مثل هم هستند، پس چرا به رغم گذشت هفت سال از به دست گرفتن سکان مدیریت کشور، هنوز در هر مسئلهای میگویند: «احمدی نژاد»؟!
- – بنابراین، اگر چه اصلاً معلوم نیست که آقای رییسی در انتخابات آینده، مجدد نامزد ریاست جمهوری خواهد شد یا خیر؟ ولی قطعاً و یقیناً، آقای رئیسی نیز مثل آقای روحانی نبوده و نیست و آقای روحانی نیز هرگز مثل آقای رئیسی نبوده و نیست، چنان که در شخصیت، اخلاق، رفتار، مواضع، شعارها و عملکردها نشان دادهاند.
بیتردید اگر مثل هم بودند، هر دو در یک جناح قرار میگرفتند، یک هدف را دنبال میکردند، یک سیاست داشتند … و این همه با هم رقابت نمیکردند.
انتخابات:
دشمنان داخلی و خارجی ما، چهل سال است که به هر ترفندی برای کاهش مشارکت مردم در انتخاباتها [یا تظاهراتی چون روز قدس، 22 بهمن و اخیراً اربعین] متوسل میشوند. برای آنها فرقی نمیکند که بهانه چه باشد؟ برای آنها هیچ فرقی بین روحانی، احمدینژاد، خاتمی، هاشمی … و یا رییسی و دیگران در آینده وجود ندارد، چنان چه هیچ فرقی بین جناحهای گوناگون و داخل نظام قائل نیستند! آنها فقط میخواهند که حضور مردم در تعیین سرنوشت خود را کمرنگ کنند؛ حال برای هر گروهی، متناسب با شرایط و خواستههایش جوّ میسازند.
- – اما، الحمدلله، شاید در برخی از برههها انتخاب احسنی از سوی اکثریت مردم صورت نگرفته باشد و “اصلح” برای مجلس و دولت انتخاب نشده باشد، اما حضور مردم در هر دوره، بسیار گستردهتر، با صلابت و عزم راسختر و پرشکوهتر بوده است و در دور آینده نیز چنین خواهد بود.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
برای تبلیغ عدم شرکت در انتخابات میگویند: «همه مثل هم هستند و برای خودشان کار میکنند، روحانی و رئیسی فرقی ندارند» پاسخ چیست؟!