پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): متأسفانه فضای مجازی برای بسیاری از مردم، همانند یک منبع موثق شده است! در حالی که درباره بسیاری از حقایق و نیز منبع احادیث معتبر تردید و تشکیک میکنند، هر آن چه در شبکههای مجازی منتشر شود را مانند یک اصل علمی تثبیت شده و یا یک آیهی مُنزل از ناحیه پروردگار عالم، و یا یک منبع معتبر برای احادیث و حتی اذکار میپذیرند! دوستی گفت: در اسلام چنین دستوری آمده؟! پرسیدم: از کجا دانستی؟ چنان با قاطعیت و اطمینان گفت: در اینترنت (تلگرام و …) خواندم، که گویی همین دیشت به او وحی شده است!
در هر حال حدیثی تحت عنوان « لَیسَ لِلنّساء نَصیبٌ فِی الخُروج الّا مُضطَرّة …»، که فقط در کتاب کنزالعمال آمده، نه به عنوان یک حدیث معتبر، بلکه به عنوان یک نقل آمده است. چرا که خودش از طبرانی (محدث بزرگ اهل سنت) نقل میکند و طبرانی نیز بدون ذکر واسطه (مشخص شدن ناقلین) آن را از صحابه نقل میکند. پس، از اعتبار حدیثی ساقط میگردد.
نکته:
دقت کنید هر مطلبی که تحت عنوان حدیث در کتب آمده باشد، حتماً و یقیناً یک حدیث محکم و معتبر نمیباشد. در دورههایی (مثل صفویه و …)، دانشمندان فرصت را برای جمعآوری هر چه به عنوان حدیث نقل شده معتبر دانستند و آن را نوشتند، بعد خودشان و دیگران بر اساس عقل، وحی، علم حدیث، علم رجال … به تفکیک آنها پرداختند، تا معلوم شود که کدام حدیث محکم، مرسل یا مرفوع …، متواتر، واحد و … میباشد.
حقوق زن:
در عین حال توجه داشته باشیم که از یک سو اطلاعات و آگاهی ما بسیار ضعیف است و از سویی دیگر، سطحینگر هستیم. البته نه فقط در مورد معارف، آموزهها و احکام اسلامی، بلکه در بیشتر مواقف و موارد چنین است، و همین ضعف، سبب افراط و تفریطهای بسیاری میگردد که گاه به لجاجت، گاه به انحراف و حتی گاه به دشمنی و نیز از هم پاشیدن کانونهای اجتماعی (از جمله خانواده) میگردد. به عنوان مثال:
- – خانه:
بر اساس تبلیغات دروغین، “خانه” برای زن، به مثابه یک زندان تعریف شده است، بنابراین خود را در آن محبوس میبیند و اگر کاری کند نیز احساس بیگاری به او دست میدهد!
در حالی که “خانه برای خانواده”، اولین و مهمترین نهاد “زندگی انسانی و اجتماعی” میباشد؛ عشق و محبت و تعهد در این نهاد شکل میگیرد و نسل در این نهاد ازدیاد یافته و تربیت میگردد و بالتبع بنیان ساختار و شاکله جامعه، در همین نهاد و سنگر میباشد.
در این نهاد، مانند هر نهاد سازمانیافتهی دیگری، جایگاه اعضا (همسر، پدر و مادر، فرزندان)، تعیین شده است و مسئولیتها و حقوق هر کدام نسبت به خودشان و سایرین نیز تعریف شده است؛ چنان که مسئولیت قیمومیت و سرپرستی، تأمین معاش و رفاه، حفاظت و حمایت و … با مرد است و ایجاد آرامش، تابش نور محبت، تأمین امنیت روانی، و نیز نگهداری، پرورش، آموزش و تربیت فرزندان با زن است.
*- بنابراین، مسئولیت و کار زن در خانه، اگر بیشتر از کار مرد در بیرون از خانه نباشد، حتماً و یقیناً کمتر نمیباشد.
*- خانه و خانواده برای زن، چهاردیواری فیزیکی نیست، بلکه چارچوب و محدودهی زندگی، با مسئولیتها و تعهداتش میباشد.
*- چرا فرمود: نفقه همسر و اولاد، با مرد است؟! چرا برعکس نباشد و یا چرا هر کدام مسئول معاش خود نباشند؟! چون: همین حضور زن در خانه، کار اوست و باید اجر مزد خود را داشته باشد. لذا نه تنها مرد حق ندارد به او کار بدهد، بلکه اگر او به فرزند خودش هم شیر دهد، میتواند مزد آن را از همسرش (پدر) بگیرد، چون نفقه فرزند بر عهدهی پدر است.
- – ضرورت یا اضطرار:
امر اضطرار جداگانه است. فرض کنید که برای زن یا فرزندان حادثهای پیش آمده که تحرکاتی را ایجاب نماید. حتی احکام بسیاری از واجبات و محرمات نیز در حالت اضطرار تغییر میکند.
*- اما “ضرورت” امری جداگانه است و نگاه ما به آن نیز بسیار خشک، بسته و سطحی میباشد. نه فقط راجع به زن، مرد، خانه و فرزندان، یا برخی از واجبات و محرمات؛ بلکه نگاه بسته و سطحی راجع به همه چیز و در همه موارد میباشد. در نتیجه برخی دگم، متعصب و دچار افراط میگردند و برخی دیگر لج کرده و به آن طرف غش نموده و دچار تفریط میگردند!
- – به عنوان مثال روشن: چه کسی گفته که تفریح برای زن، مرد و یا کودکان، “ضرورت” ندارد؟! چرا گمان کردیم که “تفریح” یک کار بیهوده و در حاشیه است، در حالی که اهل بیت علیهم السلام فرمودند: اگر بخش “تفریح” انجام نگیرد، بخشهای اعتقادی، عبادی و اجتماعی نیز لطمه میبینند.
- – چه کسی گفته که رفت و آمد و دید و بازدید با خویشان یا دوستان، امری حاشیهای و بیهوده و غیر ضروری میباشد، در حالی که “صلهی ارحام”، دید و بازدید و رفت و آمد با دوستان، حتی تلاش برای رتق و فتق امور و یا برطرف نمودن گرفتاریهای آنان واجب است.
- – یا چه کسی گفته که “خرید”، کاری بیهوده است؟ در صورتی که تأمین مایحتاج زندگی، امری بسیار ضروری میباشد.
- – بنابراین، تعریف مصداقی “ضرورت”، یعنی زن یا مرد، کار بیهوده، عبث، بیحکمت، بیفایده، غیر معقول، یا در یک کلام “غیر مشروع” انجام ندهند، بلکه “عمل صالح” بنمایند، یعنی بهترین کاری را که باید در موقفی انجام دهند را انجام دهند، تا به رشد و کمال برسند، و البته با رعایت چارچوبها از یک سو حق یک دیگر را ضایع ننمایند و از سویی دیگر، سدی برای رشد خود و طرف مقابل نگردند.
اذن شوهر:
در مقولهی “اذن شوهر برای خروج از خانه” نیز دچار سطحی نگری و افراط و تفریط شدهایم. اذن در جایی است که “حقی” باشد. پس اگر مرد یا زن (همسران)، و یا پدر و مادر (والدین) در امری حقی نداشته باشند که “اذن” در آنجا مصداق و کاربردی ندارد.
آیا اسلام اجازه میدهد که مردان در مورد واجب و حرام، اظهار نظر کنند و اذن بدهند یا ندهند؟! مثلاً مرد به همسرش بگوید: اجازه نداری نماز بخوانی – یا باید مشروب بخوری – یا پدر به فرزند مکلف و بالغ خود بگوید: حق نداری در ماه مبارک رمضان روزه بگیری و … ! خیر، خداوند چنین اجازه، اختیار و حقی را برای کسی قائل نشده است، و کسی را با خودش شریک نگرفته است.
- – پس، مقولهی “اذن شوهر”، مبتنی بر حقوق است. یعنی زن در همسری و مادری [که نهاد آن خانه و خانواده میباشد]، مسئول به رعایت حقوق خود و سایر اعضا میباشد، و اگر این حقوق برای امر غیر ضروری ضایع گردد، مرد باید اذن دهد و میتواند ندهد.
- – البته مرد نیز باید عاقل، مؤمن، عادل و حتی کریم باشد، نه این تحت عنوان “حق اجازه”، برای خودش دیکتاتوری راه بیاندازد! پس نه تنها باید حقوق همسرش را رعایت کند، بلکه وظایف خود را در تمامی حالات و احوالات بداند. تشخیص دهد که همسرش نیاز به تفریح دارد، نیاز به دیدار والدین و همراهی با خانوادهاش را دارد، نیاز به دیدار دوستان دارد …، پس چون قیمومت و حفاظت بر عهدهی اوست، خودش مراعات و تأمین نماید.
نکته:
- ●- همین “زن” در اداره، شرکت، کارخانه یا کارگاه کار میکند؛ در مقابل حقوق و دستمزدش، مسئولیتها و تعهدهایی را پذیرفته است. گاهی حقوق همسر و فرزندان خود را ضایع میکند و میگوید: «چارهای ندارم، مدیرم به من اجازه خروج یا مرخصی ساعتی یا … نمیدهد»؛ اما هنگام مسئولیتها و تعهدات زندگی و کارهای لازم در خانه و بنیاد خانواده که میرسد، عدهای به او القا میکنند که این دیگر زندانی شدن، به بیگاری کشیده شدن و ظلم است، تو انسانی، تو آزادی، تو حق داری و …!
در واقع جدا کردن زن، از نهاد خانه و خانواده، تحت عنوان فمینیسم یا هر ایسم دیگری، برای استثمار او میباشد؛ او باید از تعهدات فطری، اخلاقی، وجدانی، عقلی، شرعی و انسانی خود خارج شود، تا بتوان تعهدات دیگری را بر عهدهاش گذاشت.
- – “سیمون دوبوار” نویسنده مانیفست فمینیسم، در کتاب “جنس دوم”، میگوید: «هر گونه تعهدی چون عشق، وفاداری، عفاف، دختری، خواهری، همسری، مادری و … برای زن، قید و بند است و باید از آنها آزاد شود»!
- – حال اگر گفته شود: پس هر گونه تعهدی چون: فرزندی، برادری، همسری، پدری، عشق، وفاداری، مسئولیتپذیری، کار و تلاش برای تأمین معاش و سعادت خانواده، برای مرد قید و بند است و باید از آن آزاد شود، میگویند: این دیگر “مردسالاری” است.
- – و اگر قرار باشد که هر دو از این حقوق متقابل، تعهدات و قیود آزاد شوند، جهان میشود “ماشینیسم” و همه به استثمار سرمایهدارانِ مستکبر و نظام سلطه در میآیند و به بیگاری کشیده میشوند و نظام اجتماعی، اخلاقی و انسانی فرو میریزد.
مشارکت و همافزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)
بر اساس حدیثی که در اینترنت خواندم، زن به جز در ضرورت، اجازه خروج از خانه ندارد! آیا زن حق تفریح، گردش، دید و بازدید با دوستان و… را ندارد؟!
برگرفته از سایت شبهه: